صدای قدمت می آید
➖➖➖صدای قدمت میآید
گاهی باخودم می اندیشم؛ شاید آن روزگاران سرزمین نینوا باشنیدن صدای جرسِ کاروان امام حسین (ع) نفسش به شماره افتاده باشد! یا شاید، باد آوای آمدن کاروان را زودتر به او رسانده باشد. شاید سرزمین نینوا! ماهها و سالها قبل از شنیدن صدای قدمهای حسین بن علی(ع) از این درد جانسوز گریهها کرده باشد! و بارها با خود گفته باشد من با آمدن حسین چه کنم!؟ شاید بارها و بارها خاک برسرش ریخته باشد! گریبان پاره کرده باشد! دلم برای مظلومیت و شاهد بودن خاک نینوا به درد میآید. و شاید نینوا آنقدرغرق درغم آمدنت بوده که صدای قدمهایت را نشنیده باشد!؟ شاید آن زمان نینوا با رسیدن و شنیدن صدای کاروان نفسش را درسینه حبس کرده باشد. وسربه زیربرده باشد! ناگهان نینوا همهمهای میشنود! این سرزمین چه نام دارد؟ اینجا کجاست؟ میبیند دستی مشتی از خاک او را برمی دارد می بوید و می پرسد این سرزمین چه نام دارد؟ یکی می گوید؛ شط الفرات و دیگری می گوید؛ نینوا و شاید نینوا باخودش بانفسهای به شماره افتاده زمزمه کرده باشد *ارض کرب وبلا ….*
پ.ن: پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: پسرم حسین در سرزمینی به خاک سپرده می شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازی که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا، یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد. کامل الزیارات، ص 269، باب 88، ح8
✍️ به قلم: #ف_معینی_فر ? ?
آدرس این مطلب در وبلاگ ما
http://yon.ir/qhlzf/